بسم الله الرحمن الرحیم
وبلاگ رسمی اقدس اکبرنژاد
بسمه تعالي 12 اسفند روز حماسه ملت بزرگ ايران و هشترود
امروز همه آمده بودند ! امروز همه فرمان رهبر را لبيك گفته بودند! شهر يكپارچه حركت بود ! هر رأي يك فرياد و يك خيزش عظيم بود! هر رأي شكست بزرگ يك سكوت بود! و در ازدحام ثانيه ها رأي ها مي شكفت ! هشترود مثل اول انقلاب بود! بغضهاي شكسته در گلو به صورت اشكها از چشمها مي باريد! همه فرياد مي زدند! و در انجماد شكوفه هاي برفي بر روي شاخسارهاي زمستاني كه منظره هاي بديعي را در جاي جاي شهر بوجود آورده بودند ، و در آن هواي بسيار سرد و يخبندان چندين درجه زير صفر ، اين رأي ها بودند كه مثل جرقه هاي آتشين از چشم شهر مي پريدند و همه جا را به آتش مي كشيدند ! آتشفشاني از رأي ها بر روي شهر دهان گشوده بود ! شب بيداران هشترود چه حرفهايي براي گفتن داشتند ؟! چه حرفهايي؟! شهر در دل تاريكي زمستان مثل قله اي از آتشفشان پرتو مي افكند و رأي ها مثل گلوله هاي آتشين بر پيكر بي عدالتي پرتاب ميشد. طوفاني از سرما رگ و ريشة شهر را ميسوزاند ولي مردم ايستاده بودند! سرما با سيلي هاي سرخ بر گونة شهر لحظه اي از تلاش باز نمي ايستاد و آرام نداشت ولي مردم ايستاده بودند! برف و طوفان راهها را بسته بود و مجال عبور از گذرگاههاي سهمگين و خطرناك را نمي داد! شهر بيتاب و هيجان زده لحظه ها را مي شمرد و اضطراب بي حدي او را در خود فرو برده بود . همه يكصدا فرياد مي زدند مثل روزهاي اول انقلاب! آسمان هم مي گريست ولي هوا آنقدر سرد بود كه اشكهايش در نيمه راه منجمد ميشد و بر شاخه ها و زمين مي نشست . هر رأي گرية مظلوميت مردمي بود كه حالا خروش و فرياد خيزش را با رأي هايشان ابراز ميكردند! مردم رنجنامه هاي خود را دوباره و دوباره مي نوشتند! آري ، حالا مردم خودشان نخلهاي استوار و ايستاده اي بودند كه صف در صف تا آسمان قد كشيده بودند و دستهايشان در دست هم و هم صدا ، پژواك آخرين فريادشان در كوچه كوچه شهر مي پيچيد ! و خروش شهيدانشان را در قله هاي باور و ايمان تجربه ميكردند! حالا مردم خودشان يك صدا ابديت بودند و راز بزرگ انسان بودن خودشان را به نمايش گذاشته بودند! همه انتخاب كردند . همه تلاش كردند و خداوند مصلحت خودش را در آخرين لحظه اعمال فرمود و اجر تلاشها و زحمتهاي آنان را با تدبير خود رقم زد . اين پاداش بزرگ مبارك باد! اما درس بزرگي كه مردم هشترود در اين انتخابات در كلاس درس جامعه فرا گرفتند چيزي بسيار فراتر از خود انتخابات بود و آن اتحاد و يكدلي در راه اعتلاي آرمانهاي مقدس اسلام و انقلاب بود! آري اين درس بزرگي بود براي همه. درسي كه به مردم نشان داد وقتي ملتي يك صدا شود هيچ صدايي به ارتفاع آن صدا نمي رسد . درسي كه در آن مردم دردها و رنجهايشان را با رأي هايشان فرياد زدند و خروشيدند و اين درس ديگري شد از ايمان و مبارزه و مقاومت و پيروزي براي همه تاريخ و همة بيداريهاي بعدي! آري مردم ثمرة اتحاد بزرگشان را در دادن رأي ها تجربه كردند و در دانشگاه بزرگ جامعه و شهرشان درسهاي عملي بزرگي گرفتند و بالاتر از كلاس درس هر استاد ، درس ايمان و اخلاص و مبارزه و اتحاد و يكپارچگي و هم دلي و همراهي را در صفحه اي از تاريخ به ثبت رساندند و تصوير ماندگار اين روز بزرگ را به تمام نسلهاي بر پا خاستة مشرق و مغرب عالم الگو دهي كردند! و عملاً فهميدند كه با اتحاد ويكپارچگي در راه آرمانهاي والا و مقدس الهي پيروز هميشة ميدانهاي نبردند! آنها اين درس بزرگ را به نسلهاي بزرگ آينده نيز به يادگار خواهند گذاشت . هديه بزرگ فرا رسيدن نوروز و بهار زيبا آفرين ، بهار سبز با طروات لحظات شكست هر سكوت در دل سرد زمستان 90 بر همگان مباركباد! نظرات شما عزیزان: موضوع مطلب : <-CategoryName-> نويسندگان |
|